کد مطلب:41678 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:210

فتنه کور











روزی رسول خدا(ص) به من فرمود:

نبرد با اهل فتنه بر تو واجب شده است، چنانكه جهاد با مشركان بر من واجب گشته بود.

پرسیدم: ای فرستاده خدا! این چه فتنه ای است كه جهاد در مورد آن بر من فرض گشته است؟

فرمود: بزودی گروهی ظاهر شوند كه شهادت بر وحدانیت حق و رسالت من دهند در حالی كه با سنت و سیرت من به مخالفت برخیزند.

گفتم: با اینكه، آنان چون من بر حقانیت اسلام شهادت دهند پس چرا با ایشان به پیكار پردازم؟

فرمود: بر بدعتهایی كه در دین نهند و سرپیچی از فرمان الهی كنند.

عرض كرد و: شما پیشتر به من وعده شهادت در راه خدا داده اید، ای كاش د از خدا می خواستید تا زمان آن فرا رسد و در ركاب شما تحقق پذیرد.

فرمود: پس چه كسی با ناكثین و قاسطی و مارقین بجنگد؟ وفای به آن وعده حتمی است و تو به فیض شهادت نایل خواهی شد. چگونه است صبر و طاقت تو آنگاه كه محاسنت به خون سرت رنگین گردد؟!

گفتم: اینكه بشارت است و جای شكر و سپاس دارد، نه موقف صبر و بلا.

[صفحه 90]

فرمود: آری، همین طور است پس پذیرای خصومتها باش كه تو همواره مورد دشمنی و خصومت خواهی بود.

عرض كردم: كاش قدری از آن فتنه ها با بیان می فرمودید. سپس حضرت چنین ادامه داد:

پس از من، پیروانم در فتنه و گمراهی خواهند افتاد؛ آنان قرآن را به پندار خود تأویل كنند و به راءی خود معنی و تفسیر نمایند، شراب را به بهانه نبیذ، حلال شمرند و مال حرام (رشوه) به نام هدیه، و ربا را به اسم داد و ستد بر خود مباح سازند. و كتاب خدا را از مواضع خود تحریف كنند... آن روز فتح و غلبه با گمراهان است.

در این زمان تو همچنان ملازم خانه خود باش (و برای دفع این گمراهیها اقدامی نكن) تا اینكه زمام خلافت و زعامت در كف تو نهاده شود. پس د آنگاه كه تو عهده دار ولایت و امارت مردم گشتی، كینه هایی كه در سینه ها به رسوب نشسته است دوباره به غلیان افتند و انواع خدعه و نیرنگ علیه تو به كار گیرند، در این هنگام، تو بر جهاد با اهل تأویل كمر خواهی بست چنانكه بر پیكار با اهل تنزیل (مشركان) كمر بسته بودی ؛ چه، حال كفر و عناد آن رز ایشان، كمتر از كفر و ضلالت نخستین آنها نیست.

پرسیدم: اگر مردم چنان شدند، درباره آنها چه رایی داشته باشم؟ آنان را مرتد یا مفتون بشمارم؟

فرمود: آنان را مفتون بدان نه مرتد....

عن علی قال: ان رسول الله (ص) قال: ان الله كتب علیك جهاد المفتونین كما كتب علی جهاد المشركین...

فقلت: یا رسول الله (ص) ما هذه الفتنه التی كتب علی فیها الجهاد؟

قال: قوم یشهدون ان لا اله الا الله و انی رسول الله و هم مخلفون للسنه فقلت: یا رسول الله (ص)! فعلام اقاتلهم و هم یشهدون كما اشهد؟

قال: علی الاحداث فی الدین و مخالفه الامر.

[صفحه 91]

فقلت: یا رسول الله (ص)! انت كنت و عدتنی الشهده فاسئل الله ان یعجلها لی بین یدیك.

قال: فمن یقاتل الناكثین و القاسزین والمارقین؟ اما انی قد وعدتك الشهده و ستستشهد تضرب علی هذه فتخضب هذه فكیف صبرك اذا؟

فقلت: یا رسول الله (ص) لیس هذا بوطن صبر هذا موطن شكر.

قال: اجل اصبت فاعد للخصومه فانك تخاصم. فقلت: رسول الله (ص) لو بینت لی قلیلا.

فقال: ان امتی ستفتن من بعدی فتتاول القرآن و تعمل بالرای و نستحل الخمر بالنبیذ و السحت بیتك حتی تقلدها فاذا قلدتها جاشت علیك الصدور و قلبت لك الامور فقاتل حینئذ علی تاویل القران كما قاتلت علی تنزیله فایست حالهم الثاینه بدو حالهم الاولی.

فقلت: یا رسول الله (ص) فبای المنازل انزل هولاء المفتونین! بمنزله فتنه ام بمنزله رده؟فقال: انزلهم تمنزله فتنه.[1] .

[صفحه 92]



صفحه 90، 91، 92.





    1. شرح نهج البلاغه، ج 9، ص 206؛ بحار، ج 32، ص 308.